چت دانلود

www.enjil.me

عبرانیان 1
1
برتری مسیح بر انبیا
1خدا در زمان قدیم، در اوقات بسیار و به راههای مختلف به وسیلهٔ انبیا با نیاکان ما تكلّم فرمود، 2ولی در این روزهای آخر به وسیلهٔ پسر خود با ما سخن گفته است. خدا این پسر را وارث کلّ كاینات گردانیده و به وسیلهٔ او همهٔ عالم هستی را آفریده است. 3آن پسر، فروغ جلال خدا و مظهر كامل وجود اوست و كاینات را با كلام پرقدرت خود نگاه می‌دارد و پس از آنکه آدمیان را از گناهانشان پاک گردانید، در عالم بالا در دست راست حضرت اعلی نشست.
برتری مسیح بر فرشتگان
4همان‌طور كه مقام او از مقام فرشتگان بالاتر بود، نامی كه به او داده شد از نام آنها برتر می‌باشد، 5زیرا خدا هرگز به هیچ‌یک از فرشتگان نگفته است كه:
«تو پسر من هستی،
امروز پدر تو شده‌ام.»
و یا:
«من برای او پدر خواهم بود
و او پسر من خواهد بود.»
6و باز وقتی نخستزاده را به جهان می‌فرستد می‌فرماید:
«همهٔ فرشتگان خدا باید او را بپرستند.»
7امّا دربارهٔ فرشتگان می‌فرماید:
«خدا فرشتگانش را به صورت باد،
و خادمانش را مثل شعله‌های آتش می‌گرداند.»
8امّا دربارهٔ پسر فرمود:
«ای خدا، تخت سلطنت تو ابدی است،
و با عدالت بر ملّت خود حكومت می‌کنی.
9تو راستی را دوست داشته و از ناراستی نفرت داری.
از این جهت خدا، یعنی خدای تو،
تو را با روغن شادمانی بیشتر از رفقایت تدهین كرده است.»
10و نیز:
«تو ای خداوند، در ابتدا زمین را آفریدی
و آسمانها كار دستهای توست.
11آنها از میان خواهند رفت، امّا تو باقی خواهی ماند.
همهٔ آنها مثل لباس كهنه خواهند شد.
12تو آنها را مانند ردایی به هم خواهی پیچید.
آری، چون آنها مثل هر لباسی تغییر خواهند كرد.
امّا تو همانی و سالهای تو پایانی نخواهند داشت.»
13خدا به کدام‌یک از فرشتگان خود هرگز گفته است:
«به دست راست من بنشین،
تا دشمنانت را زیر پای تو اندازم؟»
14پس فرشتگان چه هستند؟ همهٔ آنها ارواحی هستند كه خدا را خدمت می‌کنند و فرستاده می‌شوند تا وارثان نجات را یاری نمایند.
2
نجات عظیم
1به این سبب ما باید هرچه بیشتر به آنچه شنیده‌ایم توجّه كنیم تا مبادا از راه منحرف شویم. 2صحّت كلامی كه به وسیلهٔ فرشتگان بیان شد چنان ثابت شد كه هر خطا و نافرمانی نسبت به آن با مجازات لازم روبه‌رو می‌شد. 3پس اگر ما نجاتی به این عظمت را نادیده بگیریم، چگونه می‌توانیم از مجازات آن بگریزیم؟ زیرا در ابتدا خود خداوند این نجات را اعلام نمود و آنانی كه سخن او را شنیده بودند، حقیقت آن را برای ما تصدیق و تأیید كردند. 4در ضمن، خدا با نشانه‌ها و عجایب و انواع معجزات و عطایای روح‌القدس طبق ارادهٔ خود، گواهی آنان را تصدیق فرمود.
پیشوای ایمان ما
5خدا فرشتگان را فرمانروایان جهان آینده -‌جهانی كه موضوع سخن ماست- قرار نداد، 6بلكه در جایی از کتاب‌مقدّس گفته شده است:
«انسان چیست كه او را به‌یاد آوری؟
یا بنی‌آدم كه به او توجّه نمایی؟
7اندک زمانی او را از فرشتگان پست‌تر گردانیدی.
تاج جلال و افتخار را بر سر او گذاشتی،
8و همه‌چیز را تحت فرمان او درآوردی.»
پس اگر خدا همه‌چیز را تحت فرمان انسان در آورده، معلوم است كه دیگر چیزی باقی نمانده كه در اختیار او نباشد، امّا در حال حاضر ما هنوز نمی‌بینیم كه همه‌چیز در اختیار انسان باشد. 9امّا عیسی را می‌بینیم كه اندک زمانی از فرشتگان پست‌تر گردیده و اكنون تاج جلال و افتخار را بر سر دارد، زیرا او متحمّل مرگ شد تا به وسیلهٔ فیض خدا، به‌خاطر تمام آدمیان طعم مرگ را بچشد. 10شایسته بود كه خدا -‌آفریدگار و نگه‌دار همه‌چیز- برای اینکه فرزندان بسیاری را به جلال برساند عیسی را نیز كه پدید آورندهٔ نجات آنان است، از راه درد و رنج به كمال رساند.
11آن‌کس كه مردم را از گناهانشان پاک می‌گرداند و آنانی كه پاک می‌شوند، همگی یک پدر دارند و به این جهت عیسی عار ندارد كه آدمیان را قوم خود بخواند، 12چنانکه می‌فرماید:
«نام تو را به قوم خودم اعلام خواهم كرد،
و در میان جماعت تو را حمد خواهم خواند.»
13و نیز گفته است:
«به او توکّل خواهم نمود.» باز هم می‌فرماید: «من با فرزندانی كه خدا به من داده است در اینجا هستم.»
14بنابراین چون این فرزندان، انسانهایی دارای جسم و خون هستند، او نیز جسم و خون به خود گرفت و انسان گردید تا به وسیلهٔ مرگ خود ابلیس را كه بر مرگ قدرت دارد، نابود سازد 15و آن كسانی را كه به سبب ترس از مرگ تمام عمر در بردگی به سر برده‌اند، آزاد سازد. 16البتّه او برای یاری فرشتگان نیامد، بلكه به‌خاطر فرزندان ابراهیم آمده است. 17پس کاملاً لازم بود كه او از هر لحاظ مانند قوم خود بشود تا به عنوان كاهن اعظم آنان در امور الهی، رحیم و وفادار باشد تا گناهان مردم را كفّاره نماید. 18چون خود او وسوسه شده و رنج دیده است، قادر است آنانی را كه با وسوسه‌ها روبه‌رو هستند، یاری فرماید.
3
برتری عیسی بر موسی
1بنابراین ای برادران*روی سخن در آیه با ایمانداران است. من، ای مقدّسینی كه در دعوتی آسمانی شریک هستید، به عیسی كه رسول و كاهن اعظم ایمان ماست چشم بدوزید، 2تا بدانید چقدر به خدایی كه او را برای انجام این كار برگزید، وفادار بود، همان‌طور كه موسی نیز در تمام خانهٔ خدا وفادار بود. 3کسی‌که خانه‌ای بنا می‌کند، بیش از خود خانه سزاوار احترام است، به همین نحو عیسی نیز بیش از موسی شایسته احترام است. 4هر خانه البتّه سازنده‌ای دارد، امّا خدا سازندهٔ همهٔ چیزهاست. 5موسی در تمام خانهٔ خدا مانند یک خادم باوفا خدمت می‌کرد تا دربارهٔ پیامی كه بعدها می‌باید اعلام شود، شهادت دهد. 6امّا مسیح به عنوان فرزند و صاحب خانه‌ای وفادار است. ما آن خانه هستیم، به شرطی كه آن اعتماد و اطمینانی را كه به ما امید می‌بخشد تا به آخر محكم نگاه داریم.
آرامی قوم خدا
7زیرا چنانکه روح‌القدس می‌فرماید:
«امروز اگر صدای خدا را بشنوید،
8مانند زمانی‌که در بیابان سركشی می‌کردید، تمرّد نكنید.
در آن زمان نیاکان شما در بیابان مرا آزمودند.
9آری، نیاکان شما با وجود آنكه آنچه در چهل سال كرده بودم دیدند،
باز مرا امتحان كردند و آزمودند.
10به این سبب به آن قوم خشمگین شدم و گفتم:
افكار آنها منحرف است و هرگز راههای مرا نیاموختند
11و در خشم خود سوگند یاد كردم كه
آنها به آرامی من نخواهند رسید.»
12ای برادران*روی سخن در آیه با ایمانداران است. من، مواظب باشید در میان شما كسی نباشد كه قلبی آن‌قدر شریر و بی‌ایمان داشته باشد كه از خدای زنده روی‌گردان شود. 13در عوض، برای آنكه هیچ‌یک از شما فریب گناه را نخورد و متمرّد نشود، باید همیشه تا زمانی‌که كلمهٔ «امروز» را بكار می‌بریم، یكدیگر را تشویق نمایید. 14زیرا اگر ما اعتماد اولیهٔ خود را تا به آخر نگاه داریم با مسیح شریک هستیم،
15یا چنانکه كتاب‌مقدّس می‌فرماید:
«امروز اگر صدای او را بشنوید،
مانند زمانی‌که سركشی كردید، تمرّد نكنید.»
16چه كسانی صدای خدا را شنیدند و سركشی كردند؟ آیا همان كسانی نبودند كه با هدایت موسی از مصر بیرون آمدند؟ 17و خدا نسبت به چه كسانی مدّت چهل سال خشمگین بود؟ آیا نسبت به همان كسانی نبود كه گناه ورزیدند و در نتیجه اجسادشان در بیابانها افتاد؟ 18و خدا برای چه كسانی سوگند یاد كرد كه به آرامی او نخواهند رسید؟ مگر برای كسانی نبود كه به هیچ‌وجه حاضر نشدند به او توکّل نمایند؟ 19پس می‌بینیم كه بی‌ایمانی، مانع ورود آنها به آرامی موعود گردید.
4
1پس چون این وعدهٔ ورود به آرامی هنوز باقی است، ما باید بسیار مواظب باشیم، مبادا كسی در میان شما پیدا شود كه این فرصت را از دست داده باشد. 2زیرا در واقع ما نیز مثل آنان مژده را شنیده‌ایم، امّا این پیام برای آنان فایده‌ای نداشت، زیرا وقتی آن را شنیدند با ایمان به آن گوش ندادند. 3ما چون ایمان داریم به آرامی او دست می‌یابیم. گرچه كار خدا در موقع آفرینش جهان پایان یافت، او فرموده است:
«در خشم خود سوگند یاد كردم كه،
آنها هرگز به آرامی من داخل نخواهند شد.»
4زیرا کتاب‌مقدّس در جایی دربارهٔ روز هفتم چنین می‌گوید:
«خدا در روز هفتم از كار خود آرامش گرفت.»
5با وجود این، خدا در آیهٔ فوق می‌فرماید:
«هرگز به آرامی من نخواهند رسید.»
6پس چون هنوز عدّه‌ای فرصت دارند به آن وارد شوند و همچنین چون آنانی كه اول بشارت را شنیدند از روی نافرمانی و بی‌ایمانی به آن وارد نشدند، 7خدا روز دیگری یعنی «امروز» را تعیین می‌کند، زیرا پس از سالیان دراز به وسیلهٔ داوود سخن گفته و با كلماتی كه پیش از این نقل شد می‌فرماید:
«امروز اگر صدای او را بشنوید، تمرّد نكنید.»
8اگر یوشع به آنان آرامی می‌بخشید، بعدها خدا دربارهٔ روز دیگری چنین سخن نمی‌گفت. 9بنابراین استراحت دیگری مثل استراحت روز سبت در انتظار قوم خداست. 10زیرا هركس به آرامی الهی وارد شود، مثل خود خدا از كار خویش دست می‌کشد. 11پس سخت بكوشیم تا به آرامی او برسیم. مبادا كسی از ما گرفتار همان نافرمانی و بی‌ایمانی كه قبلاً نمونه‌ای از آن را ذكر كردیم، بشود.
12زیرا كلام خدا، زنده و فعّال و از هر شمشیر دو دَم تیزتر است و تا اعماق روح و نفس و مفاصل و مغز استخوان نفوذ می‌کند و نیّات و اغراض دل انسان را آشكار می‌سازد. 13در آفرینش چیزی نیست كه از خدا پوشیده بماند. همه‌چیز در برابر چشمان او برهنه و رو باز است و همهٔ ما باید حساب خود را به او پس بدهیم.
برتری عیسی بر كاهنان اعظم
14پس چون ما كاهنی به این بزرگی و عظمت داریم كه به عرش برین رفته است، یعنی عیسی پسر خدا، اعتراف ایمان خود را محكم نگاه داریم؛ 15زیرا كاهن اعظم ما كسی نیست كه از همدردی با ضعفهای ما بی‌خبر باشد، بلكه كسی است كه درست مانند ما از هر لحاظ وسوسه شد، ولی مرتكب گناه نگردید. 16پس بیایید تا با دلیری به تخت ‌فیض بخش خدا نزدیک شویم تا رحمت یافته و در وقت احتیاج از او فیض یابیم.
5
1هر كاهن اعظم از میان مردم برگزیده می‌شود تا نمایندهٔ مردم در حضور خدا باشد. او به‌خاطر گناهان انسان، هدایایی تقدیم خدا نموده و مراسم قربانی را انجام می‌دهد. 2چون خود او دچار ضعف‌های انسانی است، می‌تواند با جاهلان و خطاكاران همدردی كند. 3ولی به علّت ضعف خود مجبور است نه تنها برای گناهان مردم بلكه به‌خاطر گناهان خویش نیز قربانی بنماید. 4هیچ‌کس اختیار ندارد این افتخار را نصیب خود بسازد بلكه فقط با دعوت خدا به این مقام می‌رسد، همان‌طور كه هارون رسید.
5مسیح هم همین‌طور، او افتخار كاهن اعظم شدن را برای خود اختیار نكرد، بلكه خدا به او فرمود:
«تو پسر من هستی،
امروز پدر تو شده‌ام.»
6و نیز در جای دیگر می‌فرماید:
«تو تا ابد كاهن هستی،
كاهنی در رتبهٔ 'ملکی‌صدق'»
7عیسی در زمان حیات خود بر روی زمین با اشک و ناله از درگاه خدایی كه به رهایی او از مرگ قادر بود دعا كرد و حاجت خویش را خواست و چون کاملاً تسلیم بود، دعایش مستجاب شد. 8اگر چه پسر خدا بود، اطاعت را از راه تحمّل درد و رنج آموخت 9و وقتی به كمال رسید، سرچشمهٔ نجات ابدی برای همهٔ ایمانداران خود گردید، 10و خدا لقب كاهن اعظم، كاهنی به رتبهٔ ملکی‌صدق را به او داد.
خطر دوری از خدا
11دربارهٔ او مطالب زیادی برای گفتن داریم، ولی شرح آن برای شما كه در فهم این چیزها كودن شده‌اید دشوار است. 12شما كه تا این موقع می‌بایست معلّم دیگران می‌شدید، هنوز احتیاج دارید كه پیام خدا را از الفبا به شما تعلیم دهند. شما به جای غذای قوی به شیر احتیاج دارید. 13کسی‌که فقط شیر می‌خورد، طفل است و در تشخیص حقّ از باطل تجربه ندارد. 14امّا غذای قوی برای بزرگسالان و برای كسانی است، كه قوای ذهنی آنها با تمرینهای طولانی پرورش یافته است تا بتوانند نیک و بد را از هم تشخیص بدهند.
6
1پس دروس ابتدایی مسیحیّت را پشت سر بگذاریم و به سوی بلوغ پیش برویم. ما نباید همان مقدّمات اوّلیه مانند توبه از کارهای بیهوده، ایمان به خدا، 2تعلیم دربارهٔ تعمیدهای مختلف و دستگذاری و قیامت مردگان و كیفر ابدی را تكرار كنیم. 3آری به امید خدا جلو خواهیم رفت.
4زیرا آنانی كه از نور الهی منوّر شده‌اند و طعم عطیهٔ آسمانی را چشیده‌اند و در روح‌القدس نصیبی دارند 5و نیكویی كلام خدا را در وجود خود درک کرده‌اند و نیروهای جهان آینده را احساس نموده‌اند، 6اگر بعد از این‌همه بركات، باز از ایمان دور شوند، محال است كه بار دیگر آنان را به توبه كشانید، زیرا با دستهای خود، پسر خدا را بار دیگر به صلیب میخكوب می‌کنند و او را در برابر همه رسوا می‌سازند.
7اگر زمین، بارانی را كه بر آن می‌بارد، جذب كند و محصول مفیدی برای كارندگان خود به بار آورد، از طرف خدا بركت می‌باید. 8امّا اگر آن زمین خار و خس و علفهای هرزه به بار آورد، زمینی بی‌فایده است و احتمال دارد مورد لعنت خدا قرار گیرد و در آخر محكوم به سوختن خواهد شد.
9امّا ای عزیزان، در مورد شما اطمینان داریم كه حال و وضع بهتری دارید و این نشانهٔ نجات شماست. 10خدا با انصاف است و همهٔ كارهایی را كه شما کرده‌اید و محبتّی را كه به نام او نشان داده‌اید فراموش نخواهد كرد. مقصود من آن كمكی است كه به دوستان مسیحی خود کرده‌اید و هنوز هم می‌کنید. 11امّا آرزو می‌کنیم كه همهٔ شما همان اشتیاق شدید را نشان دهید تا سرانجام امید شما از قوّه به فعل در آید. 12ما نمی‌خواهیم كه شما تنبل باشید، بلكه می‌خواهیم از آنانی كه به وسیلهٔ ایمان و صبر، وارث وعده‌ها می‌شوند، پیروی كنید.
وعدهٔ الهی
13وقتی خدا به ابراهیم وعده داد، به نام خود سوگند یاد كرد، زیرا كسی بزرگتر نبود كه به نام او سوگند یاد كند. 14وعدهٔ خدا این بود:
«سوگند می‌‌‌‌‌‌خورم كه تو را به فراوانی بركت دهم و فرزندان تو را كثیر گردانم.» 15پس از آنکه ابراهیم با صبر زیاد انتظار كشید، وعدهٔ خدا برای او به انجام رسید. 16در میان آدمیان مرسوم است كه به چیزی بزرگتر از خود سوگند بخورند و آنچه مباحثات را خاتمه می‌دهد معمولاً یک سوگند است. 17همچنین خدا وقتی می‌‌خواست صریح‌تر و واضح‌تر به وارثان وعده نشان دهد كه مقاصد او غیرقابل تغییر است، آن را با سوگند تأیید فرمود. 18پس در اینجا دو امر غیرقابل تغییر (یعنی وعده و سوگند خدا) وجود دارد كه محال است خدا در آنها دروغ بگوید. پس ما كه به او پناه برده‌ایم، با دلگرمی بسیار به امیدی كه او در برابر ما قرار داده است متوسّل می‌شویم. 19آن امیدی كه ما داریم مثل لنگری برای جانهای ماست. آن امید، قوی و مطمئن است كه از پردهٔ معبد گذشته و به مقدّس‌ترین مکان وارد می‌شود؛ 20جایی‌که عیسی از جانب ما و قبل از ما وارد شده و در رتبهٔ كهانت ملکی‌صدق تا به ابد كاهن اعظم شده است.
7
ملکی‌صدق - نمونه‌ای از مسیح
1این ملکی‌صدق، پادشاه «سالیم» و كاهن خدای متعال بود. وقتی ابراهیم بعد از شكست دادن پادشاهان باز می‌گشت، ملکی‌صدق با او ملاقات کرده، بركت داد 2و ابراهیم ده‌یک هر چیزی را كه داشت به او داد. (نام او در مقام اول به معنای «پادشاه نیكویی» و بعد پادشاه سالیم یعنی «پادشاه صلح و سلامتی» است.) 3از پدر و مادر و دودمان و نسب یا تولّد و مرگ او نوشته‌ای در دست نیست. او نمونه‌ای از پسر خدا و كاهنی برای تمام اعصار است.
4ملکی‌صدق چه شخص مهمی بود كه حتّی پدر ما ابراهیم، ده‌یک غنایم خود را به او داد. 5درست است كه شریعت، به فرزندان لاوی كه به مقام كاهنی می‌رسند، فرمان می‌دهد كه از مردم یعنی از قوم خود ده‌یک بگیرند، اگرچه همه آنان فرزندان ابراهیم هستند. 6امّا ملکی‌صدق با وجود اینكه از نسل آنها نیست، از ابراهیم ده‌یک گرفته است و بركات خود را به كسی داد كه خدا به او وعده‌های زیادی داده بود 7و هیچ شكّی نیست كه بركت دهنده از بركت گیرنده مهمتر است. 8از یک طرف كاهنان كه انسانهای فانی هستند ده‌یک می‌گیرند و از طرف دیگر، ملکی‌صدق، آن کسی‌که کتاب‌مقدّس زنده بودنش را تأیید می‌کند، ده‌یک می‌گرفت. 9بنابراین ما می‌توانیم بگوییم كه وقتی ابراهیم ده‌یک می‌داد، لاوی نیز كه گیرندهٔ ده‌یک بود به وسیلهٔ شخص ابراهیم به ملکی‌صدق ده‌یک داده است. 10وقتی ملکی‌صدق با ابراهیم ملاقات كرد، لاوی در صلب او بود.
11حال اگر كمال به وسیلهٔ كاهنان رتبهٔ لاوی میسّر می‌شد، (فراموش نشود كه در دوران این كاهنان، شریعت به مردم داده شد.) چه نیازی بود به ظهور كاهن دیگری به رتبهٔ ملکی‌صدق و نه به رتبهٔ هارون؟ 12هر تغییری در رشتهٔ كاهنان، مستلزم تغییر شریعت است. 13کسی‌که این چیزها درباره‌اش گفته شده است، از فرزندان لاوی نبود بلكه عضو طایفه‌ای بود كه هیچ‌کس هرگز از آن طایفه پیش قربانگاه خدمت نكرده بود. 14مسلّم است كه خداوند ما از طایفهٔ یهوداست. طایفه‌‌ای كه موسی وقتی دربارهٔ كاهنان صحبت می‌کرد، هیچ اشاره‌ای به آن نكرده است.
کاهن دیگری همانند ملکی‌صدق
15این موضوع باز هم روشنتر می‌شود؛ آن کاهن دیگری که ظهور می‌کند، کسی مانند ملکی‌صدق است. 16او به وسیلهٔ قدرت یک حیات بی‌زوال، به كهانت رسید و نه بر اساس تورات، 17زیرا كلام خدا دربارهٔ او چنین شهادت می‌دهد:
«تو تا به ابد كاهن هستی، كاهنی به رتبهٔ ملکی‌صدق.»
18پس قانون اوّلیه به این علّت كه بی‌اثر و بی‌فایده بود لغو گردید، 19زیرا شریعت موسی هیچ‌کسی یا هیچ چیزی را به كمال نمی‌رسانید، ولی امید بهتری جای آن را گرفته است و این همان امیدی است كه ما را به حضور خدا می‌آورد.
20به‌علاوه ملکی‌صدق با یاد كردن سوگند، كاهن گردید. درصورتی كه لاویان بدون هیچ سوگندی كاهن شدند. 21ولی مأموریت عیسی با سوگند تأیید شد، وقتی خدا به او فرمود:
«تو تا به ابد كاهن هستی.»
خداوند این را با سوگند یاد كرده
و به هیچ وجه قول او عوض نخواهد شد.
22پس پیمانی كه عیسی ضامن آن است، چقدر باید بهتر باشد!
23تفاوت دیگر آن این است: كه كاهنان طایفهٔ لاوی بسیار زیاد بودند، زیرا مرگ، آنان را از ادامهٔ خدمت باز می‌داشت. 24امّا عیسی همیشه كاهن است و جانشینی ندارد، زیرا او تا به ابد زنده است 25و به این سبب او قادر است همهٔ كسانی را كه به وسیلهٔ او به حضور خدا می‌آیند، کاملاً و برای همیشه نجات بخشد، زیرا او تا به ابد زنده است و برای آنان شفاعت می‌کند.
26در حقیقت این همان كاهنی است كه ما به او نیاز داریم. كاهنی پاک، بی‌غرض، بی‌آلایش، دور از گناهكاران که به مقامی بالاتر از تمام آسمانها سرافراز گردید. 27او هیچ نیازی ندارد كه مثل كاهنان اعظم دیگر، همه‌روزه، اول برای گناهان خود و سپس برای گناهان مردم، قربانی كند، زیرا او خود را تنها یک‌بار و آن هم برای همیشه به عنوان قربانی تقدیم نمود. 28شریعت، كاهنان اعظم را از میان آدمهای ضعیف و ناقص بر می‌گزیند، امّا خدا بعد از شریعت با بیان سوگند خویش، پسری را برگزید كه برای همیشه كامل است.
8
عیسی - كاهن اعظم ما
1خلاصه آنچه تا به حال گفته‌ایم این است كه ما چنین كاهنی داریم كه در عالم بالا در دست راست تخت خدای قادر مطلق نشسته است 2و به عنوان كاهن اعظم در عبادتگاه و در آن خیمهٔ حقیقی كه به دست خداوند، نه به دست انسان، برپا شده است خدمت می‌کند.
3همچنین هر كاهن اعظم مأمور است هدایایی تقدیم نموده مراسم قربانی را انجام دهد. بنابراین، كاهن ما نیز باید چیزی برای تقدیم‌ كردن داشته باشد. 4اگر عیسی هنوز بر روی زمین می‌بود، به عنوان یک كاهن خدمت نمی‌کرد، زیرا كاهنان دیگری هستند كه هدایایی را كه شریعت مقرّر كرده است، تقدیم كنند. 5امّا خدمتی كه این كاهنان می‌کنند، فقط نمونه و سایه‌ای از آن خدمت آسمانی و واقعی است. وقتی موسی می‌‌خواست خیمهٔ مقدّس را بسازد، خدا با تأكید به او دستور داده گفت:
«دقّت كن كه هر چیزی را بر طبق نمونه‌ای كه بر فراز كوه به تو نشان داده شد، بسازی.» 6امّا در حقیقت خدمتی كه به عیسی عطا شد از خدمت لاویان به‌ مراتب بهتر است؛ زیرا این پیمانی كه او میان خدا و انسان ایجاد كرده بهتر است، چون این پیمان بر وعده‌های بهتری استوار است.
7اگر آن پیمان اوّلیه بدون نقص می‌بود، هیچ نیازی نبود كه پیمان دیگری جای آن را بگیرد، 8امّا خداوند از قوم خود ایراد گرفته و می‌فرماید:
«زمانی خواهد آمد
كه من پیمان تازه‌ای با قوم اسرائیل و با خاندان یهودا می‌بندم.»
خداوند می‌گوید،
9«این پیمان تازه مانند آن پیمانی نخواهد بود كه با اجداد ایشان بستم،
در روزی كه دست آنها را گرفته و به بیرون از مصر هدایتشان نمودم،
زیرا آنها طبق آن پیمان عمل نكردند،»
و خداوند می‌فرماید:
«پس من هم از آنان روی گردان شدم.»
10و خداوند می‌فرماید:
«این است پیمانی كه پس از آن زمان با قوم اسرائیل خواهم بست:
قوانین خود را در افكار آنان خواهم گذاشت
و آن را بر دلهایشان خواهم نوشت.
من خدای آنان و آنان قوم من خواهند بود.
11دیگر احتیاجی نیست كه آنان به همشهریان خود تعلیم دهند
یا به یکدیگر بگویند:
خدا را بشناس،
زیرا همه از بزرگ تا كوچک مرا خواهند شناخت.
12در مقابل خطاهای آنها بخشنده خواهم بود
و دیگر گناهان آنان را هرگز به‌یاد نخواهم آورد.»
13خدا وقتی دربارهٔ پیمان تازه سخن می‌گوید، پیمان اولی را منسوخ می‌شمارد و هرچه كهنه و فرسوده شود بزودی از بین خواهد رفت.
9
عبادت زمینی و آسمانی
1پیمان اول شامل آداب و رسوم مذهبی و عبادتگاه زمینی بود، 2خیمه‌ای كه از دو قسمت تشكیل شده بود: در قسمت بیرونی آن یعنی در مکان مقدّس، چراغ پایه و میز نان مقدّسی که به خدا تقدیم شده بود، قرار داشت. 3در پشت پرده دوم، اتاقی بود كه مقدّس‌ترین مکان نام داشت. 4آتشدان زرّین كه برای سوزانیدن بخور بكار می‌رفت و صندوقچهٔ پیمان كه تماماً از طلا پوشیده شده بود در آنجا بود. آن صندوقچه محتوی ظرف زرّینی با نان مَنّا بود و عصای شكوفه كردهٔ هارون و دو لوح پیمان كه بر آن ده احکام نوشته شده بود، قرار داشت. 5در بالای این صندوقچه فرشتگان نگهبان پرجلال خدا، بر تخت رحمت سایه گسترده بودند. اكنون فرصت آن نیست كه هر چیزی را به تفصیل شرح دهیم.
6پس از اینکه همهٔ این چیزها آماده شد، كاهنان هر روز به قسمت بیرونی آن داخل می‌شوند تا وظایف خود را انجام دهند، 7امّا فقط كاهن اعظم می‌تواند به مقدّس‌ترین مکان برود و آن هم سالی یک‌بار! و با خودش خون می‌برد تا به‌خاطر خود و به‌خاطر گناهانی كه مردم از روی نادانی کرده‌اند، آن را تقدیم نماید. 8روح‌القدس به این وسیله به ما می‌آموزد كه تا وقتی خیمهٔ بیرونی هنوز برپاست، راه مقدّس‌ترین مکان به سوی ما باز نشده است. 9این امر به زمان حاضر اشاره می‌کند و نشان می‌دهد كه هدایا و قربانی‌هایی كه به پیشگاه خداوند تقدیم می‌شد، نمی‌توانست به عبادت‌كننده آسودگی خاطر ببخشد. 10اینها فقط خوردنی‌ها و نوشیدنی‌ها و راههای گوناگون تطهیر و قوانین مربوط به بدن انسان می‌باشند و تا زمانی‌که خدا همه‌چیز را اصلاح كند، دارای اعتبار هستند.
11امّا وقتی مسیح به عنوان كاهن اعظم و آورندهٔ بركات سماوی آینده ظهور كرد، به خیمه‌ای بزرگتر و كاملتر كه به دستهای انسان ساخته نشده و به این جهان مخلوق تعلّق ندارد، وارد شد. 12وقتی عیسی یک‌بار و برای همیشه وارد مقدّس‌ترین مکان شد، خون بُزها و گوساله‌‌ها را با خود نبرد، بلكه با خون خود به آنجا رفت و نجات جاودان را برای ما فراهم ساخت. 13زیرا اگر خون بُزها و گاوان نر و پاشیدن خاكستر گوسالهٔ ماده می‌تواند آنانی را كه جسماً ناپاک بوده‌اند پاک سازد، 14چقدر بیشتر خون مسیح انسان را پاک می‌گرداند! او خود را به عنوان قربانی كامل و بدون نقص به وسیلهٔ روح جاودانی به خدا تقدیم كرد. خون او وجدان ما را از کارهای بیهوده پاک خواهد كرد تا ما بتوانیم خدای زنده را عبادت و خدمت كنیم.
15به این جهت او واسطهٔ یک پیمان تازه است تا کسانی‌که از طرف خدا خوانده شده‌اند، بركات جاودانی را كه خدا وعده فرموده است، دریافت كنند. این كار عملی است، زیرا مرگ او وسیلهٔ آزادی و آمرزش از خطاهایی است كه مردم در زمان پیمان اول مرتكب شده بودند.
16برای اینکه یک وصیّت‌نامه اعتبار داشته باشد، باید ثابت شود كه وصیّت كننده مرده است. 17زیرا وصیّت‌نامه بعد از مرگ معتبر است و تا زمانی‌که وصیّت‌كننده زنده است، اعتباری ندارد. 18و به این علّت است كه پیمان اول بدون ریختن خون نتوانست اعتبار داشته باشد. 19زیرا وقتی موسی همهٔ فرمان‌های شریعت را به مردم رسانید، خون بُز و گوساله را گرفته با آب و پشم قرمز و زوفا بر خود كتاب و بر همهٔ مردم پاشید 20و گفت: «این خون، پیمانی را كه خدا برای شما مقرّر فرموده است، تأیید می‌کند.» 21به همان طریق او همچنین بر خیمهٔ مقدّس و بر تمام ظروفی كه برای خدمت خدا به كار می‌رفت، خون پاشید 22و در واقع بر طبق شریعت تقریباً همه‌چیز با خون پاک می‌شود و بدون ریختن خون، آمرزش گناهان وجود ندارد.
عیسی، قربانی گناه
23پس اگر این چیزها كه نمونه‌هایی از حقایق آسمانی هستند، باید به این طرز پاک شوند، مسلّم است كه واقعیّات آسمانی احتیاج به قربانی‌های بهتری دارند. 24زیرا مسیح به آن عبادتگاهی كه ساختهٔ دستهای انسان و فقط نشانه‌ای از آن عبادتگاه واقعی باشد وارد نشده است، بلكه او به خودِ آسمان وارد شد تا در حال حاضر از جانب ما در پیشگاه خدا حضور داشته باشد. 25كاهن اعظم هر سال به مقدّس‌ترین مکان وارد می‌شود و خون تقدیم می‌کند، ولی نه خون خودش را، امّا عیسی برای تقدیم خود به عنوان قربانی، فقط یک‌بار به آنجا وارد شد. 26اگر چنان می‌شد، او می‌بایست از زمان خلقت عالم تا به امروز بارها متحمّل مرگ شده باشد، ولی چنین نشد؛ زیرا او فقط یک‌بار و آن هم برای همیشه در زمان آخر ظاهر شد تا با مرگ خود به عنوان قربانی، گناه را از بین ببرد. 27همان‌طور كه همه باید یک‌بار بمیرند و بعد از آن برای داوری در حضور خدا قرار گیرند، 28مسیح نیز یک‌بار به عنوان قربانی تقدیم شد تا بار گناهان آدمیان را به دوش گیرد و بار دوم كه ظاهر شود برای كفّارهٔ گناهان نخواهد آمد، بلكه برای نجات آنانی كه چشم به راه او هستند، می‌آید.
10
1شریعت موسی تصویر كاملی از حقایق آسمانی نبود، بلكه فقط از پیش دربارهٔ چیزهای نیكوی آینده خبر می‌داد. مثلاً سال به سال طبق شریعت همان قربانی‌ها را تقدیم می‌کردند ولی با این وجود، عبادت‌كنندگان نتوانستند به كمال برسند. 2اگر این عبادت‌كنندگان فقط یک‌بار از گناهان خود پاک می‌شدند، دیگر خود را گناهكار نمی‌دانستند و تمام این قربانی‌ها موقوف می‌شد. 3امّا در عوض این قربانی‌ها همه‌ساله گناهان آنها را به‌یادشان می‌آورد، 4زیرا خون گاوها و بُزها هرگز نمی‌تواند گناهان را برطرف نماید.
5به این جهت وقتی مسیح می‌‌خواست به جهان بیاید فرمود:
«تو خواهان قربانی و هدیه نبودی.
امّا برای من بدنی فراهم كردی.
6از قربانی‌های سوختنی و قربانی‌های گناه خشنود نبودی.
7آنگاه گفتم ای خدا، من حاضرم
و چنانکه در كتاب‌ تورات آمده است،
من آمده‌ام تا ارادهٔ تو را بجا آورم.»
8او اول می‌گوید: «خواهان قربانی و هدیه و قربانی‌های سوختنی و قربانی‌های گناه نبودی و از آنها خشنود نمی‌شدی.» (با وجود این كه اینها بر طبق شریعت تقدیم می‌شوند.) 9آنگاه می‌گوید: «من آمده‌ام تا ارادهٔ تو را بجا آورم.» به این ترتیب خدا قربانی‌های پیشین را منسوخ نموده و قربانی مسیح را به جای آنها برقرار کرده است. 10پس وقتی عیسی مسیح ارادهٔ خدا را بجا آورد و بدن خود را یک‌بار و آن هم برای همیشه به عنوان قربانی تقدیم كرد، ما از گناهان خود پاک شدیم.
11هر كاهنی همه‌روزه پیش قربانگاه می‌ایستد و خدمت خود را انجام می‌دهد و یک نوع قربانی را مكرراً تقدیم می‌کند، قربانی‌‌ای كه هرگز قادر به بر طرف ساختن گناه نیست. 12امّا مسیح برای همیشه یک قربانی به جهت گناهان تقدیم نمود و بعد از آن در دست راست خدا نشست. 13و در آنجا منتظر است تا دشمنانش پای‌انداز او گردند. 14پس او با یک قربانی، افرادی را كه خدا تقدیس می‌کند، برای همیشه كامل ساخته است.
15در اینجا ما گواهی روح‌القدس را نیز داریم. او قبل از همه می‌گوید:
16«این است پیمانی كه پس از آن زمان با آنان خواهم بست.»
خداوند می‌فرماید:
«احكام خویش را در دلهای آنان می‌گذارم
و آنها را بر افكارشان خواهم نوشت.»
17و بعد از آن می‌فرماید: «من هرگز گناهان و خطاهای آنان را به‌یاد نخواهم آورد.» 18پس وقتی این گناهان آمرزیده شده‌اند دیگر نیازی به قربانی گناه نیست.
آمادگی برای رسیدن به حضور خدا
19پس ای برادران*روی سخن در آیه با ایمانداران است.، ما به وسیلهٔ خون عیسی مسیح اجازه یافته‌ایم كه با شهامت 20از راه تازه و زنده‌ای كه مسیح از میان پرده به روی ما باز كرده است، یعنی به وسیلهٔ بدن خود، به مقدّس‌ترین مکان وارد شویم. 21چون ما كاهن بزرگی داریم كه بر خاندان خدا گمارده شده است، 22از صمیم قلب و از روی ایمان كامل دلهای خود را از اندیشه‌های گناه‌آلود پاک ساخته و بدنهایمان را با آب خالص بشوییم و به حضور خدا بیاییم. 23امیدی را كه به آن معترفیم محكم نگاه داریم، زیرا او كه به ما وعده داده است، به وعده‌های خود وفا می‌کند. 24برای پیشی جستن در محبّت و کارهای نیكو یكدیگر را تشویق كنیم. 25از جمع‌شدن با یکدیگر در مجالس كلیسایی غفلت نكنیم چنانکه بعضی‌ها به این عادت کرده‌اند؛ بلكه باید یكدیگر را بیشتر تشویق نماییم، مخصوصاً در این زمان كه روز خداوند نزدیک می‌شود.
26زیرا اگر ما پس از شناخت كامل حقیقت، عمداً به گناه خود ادامه دهیم، دیگر هیچ قربانی‌ای برای گناهان ما باقی نمی‌ماند! 27بلكه فقط دورنمای وحشتناک روز داوری و خشم مهلک الهی كه دشمنان خدا را می‌سوزاند، در انتظار ماست. 28اگر كسی به شریعت موسی بی‌اعتنایی می‌کرد، بدون ترحّم به گواهی دو یا سه شاهد كشته می‌شد. 29پس اگر كسی پسر خدا را تحقیر نموده و خونی را كه پیمان بین خدا و انسان را اعتبار بخشیده و او را از گناهانش پاک ساخته است، ناچیز شمارد و به روح پرفیض خدا اهانت نماید، با چه كیفر شدیدتری روبه‌رو خواهد شد! 30زیرا ما می‌دانیم چه کسی گفت: «انتقام از آن من است، من تلافی خواهم كرد.» و «خداوند قوم خود را داوری خواهد نمود.» 31چه هولناک و مخوف است افتادن در دستهای خدای زنده!
32شما باید زمان گذشته را به‌یاد آورید: وقتی که تازه به نور الهی منوّر شدید و متحمّل رنجهای عظیم گشتید و استوار ماندید. 33شما بارها در معرض اهانت و بدرفتاری قرار گرفتید و گاهی با کسانی‌که چنین بدیها را می‌دیدند شریک و سهیم بودید. 34شما با زندانیان هم درد بودید و وقتی اموال شما را بزور می‌گرفتند، با خوشرویی آن را قبول می‌کردید چون می‌دانستید كه صاحب چیزی هستید كه بمراتب بهتر بوده و تا به ابد باقی می‌ماند. 35بنابراین اعتماد خود را از دست ندهید، زیرا پاداش بزرگی به همراه خواهد داشت. 36شما به صبر بیشتری احتیاج دارید تا ارادهٔ خدا را انجام داده، بركات موعود را به دست آورید. 37چنانچه کتاب‌مقدّس می‌گوید:
«دیگر طولی نخواهد كشید
و آنکه قرار است بیاید،
خواهد آمد و درنگ نخواهد كرد.»
38«شخص نیكو به وسیلهٔ ایمان زندگی خواهد كرد،
امّا اگر كسی از من روی‌گردان شود،
از او خشنود نخواهم بود.»
39ولی ما جزء آنان نیستیم كه روی‌گردان شده و هلاک می‌شوند. ما ایمان داریم و این ایمان منجر به نجات جانهای ما خواهد شد.
11
شاهكارهای ایمان
1ایمان، اطمینانی است به چیزهایی كه به آن امیدواریم و اعتقادی است به چیزهایی كه نمی‌بینیم. 2از راه ایمان بود كه مردم در زمان گذشته مقبول خدا شدند.
3از راه ایمان، ما پی می‌بریم كه كاینات چگونه با كلام خدا خلقت یافت به طوری که آنچه دیدنی است از آنچه نادیدنی است به وجود آمد.
4و ایمان باعث شد كه قربانی هابیل بیشتر از قربانی قائن مقبول خدا گردد و او با آن ایمان در حضور خدا کاملاً نیک محسوب شد، زیرا خدا هدایای او را قبول فرمود و اگرچه او مرده است، ولی هنوز به وسیلهٔ ایمان خود با ما سخن می‌گوید.
5از راه ایمان، «خنوخ» بدون چشیدن طعم مرگ به حیات دیگر انتقال یافت. اثری از او یافت نشد، زیرا خدا او را بُرده بود چون پیش از آنكه به حیات دیگر انتقال یابد، كلام خدا دربارهٔ او شهادت داده گفته بود كه او خدا را خشنود كرده است 6و بدون ایمان محال است كه انسان خدا را خشنود سازد، زیرا هركس به سوی خدا می‌آید، باید ایمان داشته باشد كه او هست و به جویندگان خود پاداش می‌دهد.
7وقتی نوح اخطارهای خدا را دربارهٔ امور آینده كه او هنوز نتوانسته بود ببیند، شنید، از روی ایمان از خدا اطاعت كرد و برای نجات خانوادهٔ خویش كشتی‌ای ساخت. به این وسیله جهان را محكوم کرد و نیكی مطلق را كه از راه ایمان حاصل می‌شود به دست آورد.
8ایمان، باعث شد كه وقتی ابراهیم دستور خدا را دایر بر اینکه او باید به سرزمینی برود كه قرار بود بعدها مالک آن بشود، شنید، اطاعت كرد و بدون آنکه بداند كجا می‌رود، حركت كرد. 9او از روی ایمان مثل یک بیگانه در سرزمینی كه خدا به او وعده داده بود، سرگردان شد و با اسحاق و یعقوب كه در آن وعده با او شریک بودند، در چادر زندگی كرد. 10ابراهیم چنین كرد، چون در انتظار شهری بود با بنیاد استوار كه معمار و سازنده‌اش خداست.
11از روی ایمان، ساره با وجود این كه از سن باروری گذشته بود، قدرت تولید نسل یافت، زیرا مطمئن بود كه خدا به قول خود وفا می‌کند 12و به این سبب از یک مرد، آن هم مردی تقریباً مرده، نسلهای بی‌شماری مثل ستارگان آسمان و یا شنهای ساحل دریا پدید آمدند.
13تمامی این اشخاص در ایمان مردند، بدون اینکه صاحب بركات موعود شوند، امّا انجام وعده‌ها را از دور دیده و با شادی در انتظار آنها بودند و به این حقیقت شهادت دادند كه در این جهان، غریب و بیگانه‌اند. 14آنها كه خود را غریب و بیگانه می‌دانند صریحاً نشان می‌دهند كه هنوز به دنبال وطنی برای خود می‌گردند. 15اگر آنها هنوز برای زمینی كه ترک كرده بودند، دلتنگ می‌بودند، فرصت كافی داشتند كه به آنجا بازگردند. 16امّا در عوض می‌بینیم كه آنها مشتاق مملكتی بهتر -‌یعنی مملكتی آسمانی- هستند. به این جهت خدا عار ندارد كه خدای آنان خوانده شود، زیرا شهری برای آنان آماده كرده است.
17از روی ایمان، ابراهیم در وقت آزمایش اسحاق را به عنوان قربانی به خدا تقدیم نمود. آری، این مرد كه وعده‌های خدا را پذیرفته بود، حاضر شد یگانه فرزند خود را به خدا تقدیم نماید، 18با اینکه خدا به او گفته بود نسل او از اسحاق خواهد بود. 19ابراهیم خاطرجمع بود كه خدا قادر است اسحاق را حتّی پس از مرگ زنده گرداند. به عبارت دیگر او را به صورت نمونه‌ای از مردگان باز یافت.
20ایمان باعث شد كه اسحاق یعقوب و عیسو را بركت دهد و از امور آینده سخن گوید.
21ایمان باعث شد كه یعقوب وقتی مشرف به موت بود، هر دو فرزند یوسف را بركت دهد و درحالی‌که بر عصای خود تكیه زده بود، خدا را عبادت نماید.
22از راه ایمان، یوسف در پایان عمر خویش دربارهٔ رفتن اسرائیل از مصر سخن گفت و به آنان دستور داد با استخوانهای او چه كنند.
23وقتی موسی متولّد شد و والدینش دیدند كه او كودک زیبایی بود، آنها از روی ایمان او را مدّت سه ماه در منزل پنهان كردند و از نافرمانی از دستور پادشاه نترسیدند.
24ایمان باعث شد كه وقتی موسی به سن بلوغ رسید، از مقام و لقب «پسر دختر فرعون» بودن صرف‌نظر نموده آن را رد كند 25و تحمّل سختی‌ها با اقوام خدا را به لذّتهای زودگذر گناه ترجیح دهد.
26ننگ و خاری به‌خاطر مسیح را ثروتی عظیم‌تر از گنجهای مصر دانست، زیرا او به پاداش عالم آینده چشم دوخته بود.
27ایمان باعث شد كه موسی مصر را ترک كند و از خشم پادشاه نهراسد، زیرا او مانند کسی‌که خدای نادیده را همیشه در جلوی چشمان خود می‌بیند ثابت قدم بود. 28به وسیلهٔ ایمان، موسی فصح را برقرار نمود و خون را پاشید تا فرشتهٔ مرگ، نخستزادگان اسرائیل را نكشد.
29از راه ایمان بود كه قوم اسرائیل از دریای سرخ عبور كرد، چنانکه گویی از زمین خشک می‌گذرد، امّا وقتی مصریان سعی كردند از آن بگذرند، غرق شدند.
30ایمان باعث شد كه دیوارهای شهر اریحا پس از آنكه قوم اسرائیل هفت روز دور آن رژه رفتند، فرو ریزد. 31ایمان باعث شد كه راحاب فاحشه برخلاف افراد سركشی كه كشته شدند جان سالم بدر برد، زیرا از جاسوس‌ها با صلح و سلامتی استقبال نمود.
32دیگر چه بگویم؟ وقت كافی ندارم كه داستانهای زندگی جدعون، باراق، سامسون، یفتاح، داوود، سموئیل و انبیا را نقل كنم. 33از راه ایمان، آنها سلطنت‌ها را برانداختند و عدل و داد را برقرار ساختند و آنچه را كه خدا به آنها وعده داده بود، به دست آورند. آنها دهان شیران را بستند. 34آتش سوزان را خاموش كردند. از دَمِ شمشیر رهایی یافتند. در عین ضعف و ناتوانی قدرت یافتند. در جنگ شجاع گشتند و لشکریان دشمن را تارومار نمودند. 35زنها، مردگان خود را زنده یافتند. دیگران تا سرحدّ مرگ، شكنجه دیدند و آزادی را نپذیرفتند تا سرانجام به حیاتی بهتر نایل شوند. 36دیگران با سختی‌های بسیار مانند استهزاها، تازیانه‌ها و حتّی زنجیر و زندان آزموده شدند. 37سنگسار گردیدند و با ارّه دو پاره گشتند و با شمشیر كشته شدند. آنها ملبّس به پوست گوسفند و بُز، آواره و سرگردان بودند و متحمّل فقر و تنگدستی و ظلم و جور می‌شدند. 38جهان لیاقت آنها را نداشت. آنها در بیابانها و كوهستان‌ها آواره بودند و در غارها و سوراخهای زمین پنهان می‌شدند.
39با اینکه آنها همه به‌خاطر ایمانشان مشهور شدند ولی وعده‌های خدا برای هیچ‌یک از آنها کاملاً انجام نیافته بود، 40زیرا خدا برای ما نقشهٔ بهتری داشت و آن اینکه آنها بدون ما به كمال نرسند.
12
خدا ما را تنبیه می‌کند
1پس اكنون كه گرداگرد ما چنین شاهدان امین بی‌شماری قرار گرفته‌اند، ما باید از هر قید و بندی و هر گناهی كه دست و پای ما را بسته است، آزاد شویم و با پشتكار در میدانی كه در برابر ما قرار گرفته است، بدویم. 2به عیسی كه ایمان ما را به وجود آورده و آن را كامل می‌گرداند، چشم بدوزیم. چون او به‌خاطر شادی‌ای كه در انتظارش بود، متحمّل صلیب شد و به رسوایی مردن بر روی صلیب اهمیّت نداد و بر دست راست تخت الهی نشسته است.
3به آنچه او متحمّل شد و به ضدیّت و مخالفتی كه او از طرف گناهكاران دید، بیندیشید و مأیوس و دلسرد نشوید. 4هنوز لازم نشده است كه شما در تلاش خود برضد گناه، خون خود را بریزید. 5آیا این قسمت امیدبخش از كتاب خدا، كه شما را فرزندان خطاب می‌کند، از یاد برده‌اید؟
«ای فرزند من، تأدیب خداوند را ناچیز نشمار
و وقتی او تو را سرزنش می‌کند ناامید نشو،
6زیرا خداوند هرکه را دوست دارد تأدیب می‌کند،
و هركه را به فرزندی می‌پذیرد تنبیه می‌نماید.»
7شما باید متحمّل این سختی‌ها بشوید، زیرا این نشان می‌دهد كه خدا با شما مانند فرزندان خود رفتار می‌کند. آیا هرگز فرزندی بوده است، كه به دست پدر خویش تأدیب نشده باشد؟ 8پس اگر شما مانند سایر پسران او تأدیب نشوید، معلوم است كه حرامزاده هستید و نه پسران حقیقی! 9ما نسبت به پدران جسمانی‌مان كه ما را تأدیب نمودند، احترام لازم را نشان داده‌ایم، پس چقدر بیشتر باید مطیع پدر روحانی خود باشیم و زنده بمانیم. 10پدران جسمانی برای زمانی كوتاه بر طبق صلاحدید خویش، ما را تأدیب كردند، امّا خدا به‌خاطر خیریّت ما این‌کار را می‌کند تا مثل او پاک شویم. 11زمانی‌که تنبیه می‌شویم نه تنها برای ما خوشایند نیست، بلكه دردناک است، امّا بعدها کسانی‌که با چنین تنبیهی تأدیب شده‌اند، از ثمرات آرامش یک زندگی نیکو بهره‌مند می‌شوند.
دستورها و اخطارها
12به دستها و پاهای سست و لرزان خود نیرو بخشید. 13در راه راست گام بردارید تا نه تنها اعضای بیمار و معیوب شما، از مفاصل خود جدا نشوند، بلكه نیروی اولیهٔ خود را باز یابند.
14بكوشید تا با همهٔ مردم با صلح و سازش رفتار كنید و زندگی شما پاک و منزّه باشد، زیرا بدون آن هیچ‌کس خداوند را نخواهد دید. 15از یكدیگر توجّه كنید. مبادا كسی در میان شما از فیض خدا دور شود. مواظب باشید كه كسی در میان شما مثل گیاهی تلخ و زهرآگین رشد نكند و موجب ناراحتی بسیاری نگردد 16و مانند عیسو، فاسدالاخلاق و كافر نباشد. او حق نخستزادگی خود را به یک وعده غذا فروخت، 17و شما می‌دانید كه اگرچه او بعداً می‌‌خواست آن بركت را باز به دست آورد، ولی پذیرفته نشد، زیرا راهی برای بازگشت نداشت، اگرچه او با ریختن اشک در پی آن بود.
18شما پیش آتش محسوس و مشتعل كوه سینا نیامده‌اید و در برابر تاریكی و تیرگی و گردباد 19و صدای شیپور و صداهایی كه شنوندگان آرزو داشتند دیگر آنها را نشنوند، قرار نگرفته‌اید. 20زیرا آنها نتوانستند فرمان خدا را كه می‌فرماید:
«حتّی اگر حیوانی به كوه نزدیک شود، باید سنگسار گردد.» بپذیرند. 21آن منظره چنان ترسناک بود كه خود موسی گفت: «می‌ترسم و می‌لرزم.»
22امّا شما در مقابل كوه صهیون و شهر خدای زنده یعنی اورشلیم آسمانی ایستاده‌اید و در برابر فرشتگان بی‌شمار 23و مجلس جشن و اجتماع نخستزادگانی كه اسامی آنان در عالم بالا ثبت شده است و در برابر خدا -‌داور همه- و ارواح نیكان قرار گرفته‌اید 24و نزد عیسی، واسطهٔ پیمان تازه كه خون ریختهٔ او حاكی از پیامی بهتر از خون هابیل است آمده‌اید.
25مراقب باشید كه از شنیدن صدای او كه سخن می‌گوید روی نگردانید. آنها كه از شنیدن سخنان کسی‌که بر روی زمین سخن می‌گفت سر باز زدند، به كیفر خود رسیدند. پس ما اگر از گوش دادن به آن کسی‌که از آسمان سخن می‌گوید روی گردانیم، دچار چه كیفر شدیدتری خواهیم شد! 26در آن زمان صدای او زمین را لرزانید، امّا اكنون قول داده است كه یک‌بار دیگر نه تنها زمین، بلكه آسمانها را نیز خواهد لرزانید. 27این كلمات «یک‌بار دیگر» نشان می‌دهد مخلوقاتی كه تزلزل ‌پذیرند، از بین خواهند رفت و آنچه ثابت است، باقی خواهد ماند.
28خدا را برای آن پادشاهی تزلزل ‌ناپذیری كه او به ما می‌دهد، سپاس گوییم و او را آن‌طور كه مقبول اوست، عبادت نماییم؛ یعنی با خوف و احترام. 29زیرا خدای ما در واقع آتشی است كه می‌سوزاند.
13
طرز خشنود ساختن خدا
1چنانکه شایستهٔ ایمانداران در مسیح است، یكدیگر را دوست بدارید. 2همیشه مهمان‌‌نواز باشید، زیرا بعضی‌ها با چنین كاری، بی‌آنكه خود بدانند، از فرشتگان پذیرایی كردند. 3زندانیان را چنانکه گویی با ایشان هم‌زندان هستید، به‌خاطر داشته باشید و ستمدیدگان را فراموش نكنید، چون شما هم مانند آنها ستم دیده‌اید.
4همه باید ازدواج را محترم بشمارند و پیوند زناشویی را از آلودگی دور نگاه دارند، زیرا خدا زناكاران را خواه مجرّد، خواه متأهّل به كیفر خواهد رسانید.
5نگذارید عشق به پول، حاكم زندگی شما باشد بلكه به آنچه دارید قانع باشید؛ زیرا خدا فرموده است:
«من هرگز شما را تنها نخواهم گذاشت و ترک نخواهم كرد.»
6پس ما می‌توانیم با اطمینان بگوییم:
«خدا مددكار من است،
من نخواهم ترسید.
انسان به من چه می‌تواند بكند؟»
7رهبران خود را كه پیام خدا را به شما رسانیدند، فراموش نكنید. دربارهٔ عاقبت كار و زندگی آنها بیندیشید و از ایمان آنها پیروی كنید. 8عیسی مسیح، امروز همان است كه دیروز بوده و تا ابد هم خواهد بود. 9نگذارید تعالیم عجیب و گوناگون، شما را از راه راست منحرف سازد. روح انسان با فیض خدا تقویت می‌شود نه با قواعد مربوط به غذاها، زیرا کسانی‌که از این قواعد پیروی کرده‌اند، سودی نبرده‌اند.
10ما مسیحیان قربانگاهی داریم كه كاهنان خیمهٔ مقدّس حق خوردن از قربانی آن را ندارند. 11كاهن اعظم خون حیوانات را به عنوان قربانی گناه به مقدّسترین مکان می‌برد، ولی اجساد این حیوانات در خارج از اردوگاه سوخته می‌شد. 12به این جهت عیسی نیز در خارج از دروازهٔ شهر رنج دید تا مردم را با خون خود از گناهانشان پاک سازد. 13پس بیایید تا به خارج از اردوگاه نزد او برویم و در ننگ و خواری او شریک شویم، 14زیرا برای ما در این جهان هیچ شهری ابدی نیست و به این جهت ما جویای شهری هستیم كه بزودی ظاهر می‌شود. 15پیوسته خدا را به وسیلهٔ عیسی حمد گوییم و با صداهای خود نام او را تمجید نماییم، این است قربانی ما به درگاه خدا. 16هرگز مهربانی و سخاوتمندی نسبت به یكدیگر را از یاد نبرید، زیرا این‌گونه قربانی‌هاست كه خدا را خشنود می‌سازد.
17از رهبران خود اطاعت و پیروی كنید، زیرا آنان پاسداران جانهای شما هستند و در برابر خدا مسئولند. طوری رفتار كنید كه آنها از خدمات خود راضی و خشنود باشند و نه ناراحت، چون در آن صورت نفعی عاید شما نخواهد شد.
18برای ما دعا كنید. ما یقین داریم كه برخلاف وجدان خود عمل نکرده‌ایم، بلكه همیشه آنچه را درست است بجا می‌آوریم. 19من مخصوصاً از شما تقاضا می‌نمایم كه دعا كنید تا خدا مرا هرچه زودتر نزد شما برگرداند.
دعای خاتمه
20خدا كه منبع آرامش است، خداوند ما عیسی مسیح را كه شبان بزرگ گوسفندان است، پس از مرگ زنده كرد و خون او پیمان ابدی را تأیید كرد. 21همان خدا، شما را در همهٔ كارهای نیک کاملاً مجهّز گرداند تا ارادهٔ او را به عمل آورید و آنچه كه او را خشنود می‌سازد به وسیلهٔ عیسی مسیح در ما به انجام برساند. شکوه و جلال تا به ابد از آن مسیح است! آمین.
سخنان پایانی
22ای برادران*روی سخن در آیه با ایمانداران است.، تقاضا می‌کنم به این پیام دلگرم كننده با صبر و حوصله گوش دهید، زیرا این را به طور مختصر برای شما نوشته‌ام. 23می‌خواهم بدانید كه برادر ما تیموتاؤس از زندان آزاد شده است. اگر بزودی به اینجا بیاید، ما با هم به دیدن شما خواهیم آمد.
24سلام ما را به تمام رهبران و به تمام مقدّسین برسانید. ایمانداران از ایتالیا به شما سلام می‌فرستند. 25فیض خدا با همه شما باشد.

آیا می فهمید آنچه را خوانده اید؟

چت با یک مسیحی
فصل بعدی

كتاب مقدس مسیحیان شامل ۶۶ كتاب می‌باشد كه در یك جلد جمع آوری شده است و مجموعاً كتاب مقدس خوانده می‌شود.

كتاب مقدس دارای دو قسمت بنام عهد عتیق و عهد جدید می‌باشد.

برای خواندن کتاب دیگری از کتاب مقدس، یک کتاب را از لیست انتخاب کنید.